ویلای عاشقی

آدرینا · 12:50 1399/09/11

فصل ۱ قسمت ۱

* آدرین *

با لوکا و نینو سوار ماشین لیموزین شدیم و به سمت ویلا راه افتادیم . ماشین لیموزین ما سفید بود . توی راه یه ماشین دیدیم که سفید بود . لامصب مازارتی بود . اون ماشین هم دنبال ما میومد . تا بالاخره رسیدیم به ویلا و اون ماشین هم وایساد و ۳ تا دختر از توش پیاده شدند . هممون خیره موندیم . چه ناز و خوشگل بودن 😍.

قیافه ما : 😍

قیافه اونا : 😊

یه مرد اومد که کت و شلوار مشکی پوشیده بود . بعد گفت :

مرده : آقایون آگراست و بانوان دوپن چنگ . به ویلای آگچنگ خوش اومدید . ( چه اسمی گذاشتم )

لوکا : آگچنگ ؟

مرده : بله پدر های شما با هم دوست بودند و این ویلای باشکوه رو درست کردند . این اسم از مخلوط کردن فایملی هاشون به دست آمده که برای ویلا انتخاب شده . من سباستین مکنزی هستم . میتونین من را مکنزی صدا کنید .

دختر مو نارنجیه : آها .

نینو هم که تموم مدت به اون نگاه میکرد . 

مکنزی :بفرمایید داخل . 

رفت داخل و ما هم پشتش رفتیم . ولی یکی از دختر ها که موی آبی داشت نیومد . ما منتظر بودیم ببینیم چیکار میکنه . حتما خیلی ضعیفه . ولی برعکس . ما همینطوری نگاه می کردیم که دختر مو زرد داد زد :

دختر مو زرده : دوباره ؟

دختر مو آبیه : رز ! دوست دارم .

رز ( دختر مو زرده 😂 ) : باشه بابا !

ما همینطوری به دختر مو آبیه نگاه می کردیم که ۱۰ متر پرید بالا و ناپدید شد . رفتیم تو ویلا دیدیم اونجا فرود اومده .

قیافه اون : 😊

قیافه ما : 😱😳

مردیم و زنده شدی . لوکا و نینو رفتن پیش دخترا منو پیش اون دیوونه تنها گذاشتن . یکم شجاعت به خرج دادم و رفتم پیشش . ازش پرسیدم :

من : آمممم ... سلام ! ... اسمتون چیه ؟

دختره : هاه ؟ سلام من مرینتم و شما ؟

من : آدرین ! 

مرینت دستش رو آورد جلو و گفت :

مرینت : خوشبختم .

منم دستش رو گرفتم . 

من : خب راستش ... من ... آممم ... پرشتو دیدم ... عالی بود .

مرینت : ممنون .

دختر مو نارنجیه : مرینت ! نمیای ؟

مرینت : اومدم . خداحافظ .

من : خدا ... حافظ .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خب تمام .

اینم پارت ۱

برای بعدی ۳ تا نظر

امیدوارمم دوست داشته باشید .

آنچه خواهید دید :

ـ اسمش نینو عه

ـ اون آلیا بود

ـ نپرسیدم

ـ لباسم رو کشید بالا

ـ با اندام اون من ماتم برد

آنچه گذشت : 

ـ من مرینتم

ـ لامصب مازارتی بود

ـ ۱۰ متر پرید بالا

ـ با نینو و لوکا سوار لیموزین شدیم